رئیس دانشکده فرهنگ و ارتباطات تهران: عدم پایبندی به معاهدات قدرت نرم آمریکا را تضعیف کرد
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۳۸۴۲۳
از اصول کلی حقوقی بینالملل، وفای به عهد و احترام به معاهدات است که آمریکا با خروج از معاهداتی مانند برجام نشان داد که پایبند به اصول حقوق بین الملل نبوده و این نوع نگاه به معاهدات بینالمللی وجه اعتبار و قدرت نرم آمریکا را زیر سؤال برده است. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری تحلیلی رادیو گفتوگو، امروزه چندجانبه گرایی در عرصه بینالملل با رفتار ایالات متحده در خروج از معاهدات بینالمللی، آژانسهای سازمان ملل، آغاز جنگ تجاری با کشورها و وضع تحریم های فرامرزی بر سایر ملتها مورد هجوم واقع شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اقدام متخلفانه آمریکا در خروج از برجام نیز تهدید جدی بر اصول منشور و نظم حقوقی اضافه کرد، زیرا برای نخستین بار در تاریخ سازمان ملل متحد، آمریکا در نقش یکی از اعضای دائم شورای امنیت دارای حق وتو سایر دولت ها را در سراسر جهان تنبیه کرده است آن هم نه به علت نقض قطعنامه شورای امنیت بلکه به دلیل پیروی از آن.
چنین موضوعی تهدید برای منشور ملل متحد و روابط بین الملل به شمار میآید که نیازمند پاسخ سریع و جدی جامعه بینالمللی است. ایالات متحده با اتخاذ چنین سیاستهایی از سایر کشورها میخواهد حقوق بینالملل را نقض کنند و هیچ رویه ای برای این حرکت خطرناک وجود ندارد.
باید دانست آیا جامعه بین المللی به ایجاد چنین رویهای اجازه میدهد و در صورت تحقق نتایج این اقدام متخلفانه بین المللی را خواهد پذیرفت؟ کلیه بازیگران بین المللی باید در مورد این اقدام محتاط باشند و وقوع آن را اجازه ندهند.
به همین منظور برنامه «خداحافظ آمریکا» با حضور خانم مهسا غیاثوند(تهیهکننده و آیتمساز)، حسین هوشمند(کارشناس مجری)، خانم آزاده فراهانی (گوینده آیتم) و دکتر محسن محمدی الموتی، رئیس دانشکده فرهنگ و ارتباطات تهران به موضوع چالش با نهادها، سازمانها و رژیمهای بینالمللی و افول قدرت آمریکا میپردازد.
ترامپ؛ فاجعه ای برای قدرت نرم آمریکا
دکتر محسن محمدی الموتی، رئیس دانشکده فرهنگ و ارتباطات تهران درباره چالش با نهادها، سازمان ها و رژیم های بین المللی و افول قدرت آمریکا با بیان اینکه افول هژمونی آمریکا از زوایای مختلف قابل بررسی و مطالعه است گفت: یکی از زوایایی که میتوان به آن اشاره کرد همین موضوع نسبت آمریکا با نهادها و سازمانهای بین المللی و توافقات بین المللی است.
وی افزود: برجام به عنوان یکی از مصادیق مهم این توافق به حساب می آید؛ برجام سندی بود که در سال 1394 توسط وزرای خارجه گروه 1+5 و ایران به موافقت رسید و در پی آن توسط قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل به نوعی تضمین شد.
انتقاد رئیس سازمان انرژی اتمی از سیاست آمریکا در مذاکرات برجام/ ایران شرطهای جدید وضع نکرد
رئیس دانشکده فرهنگ و ارتباطات تهران اظهار کرد: آنچه در دوره های مختلف در عمل اتفاق افتاد، انجام تعهدات آمریکا در برجام فراز و نشیب داشته و با روی کار آمدن ترامپ، خروج امریکا از برجام مطرح شد و در سال 1397 شاهد این اقدام آمریکا بودیم.
وی با تأکید بر اینکه در سطح فردی ویژگیهای شخصیتی ترامپ در زمینه خروج از برجام مورد نظر است، افزود: ترامپ دارای شخصیت موفق اقتصادی و دارای ناآگاهی های سیاسی است و بر همین اساس جوزف نای، ترامپ را فاجعه ای برای قدرت نرم آمریکا دانست؛ چراکه ترامپ اهل مشورت نبود و با ساختارهای اطلاعاتی و فکری آمریکا مشاوره ای نداشت و به صورت خودمحور عمل می کرد که همه اینها بخشی از دلایل خروج آمریکا از برجام است.
الموتی ضمن اشاره به رویکرد یک جانبه گرایی آمریکا در سطح ملی ادامه داد: منافع آمریکا از نظم کنونی بینالمللی، ارزش های لیبرال دموکراتیک و از مشروعیت نقش آمریکا به عنوان رهبر جهان فراتر می رود و تعهدات خارجی هزینه های جدی برای آمریکا در پی دارد لذا دلیل دوم خروج امریکا از برجام به رویکرد سیاست خارجه آمریکا باز می گردد.
وی افزود: در سطح سیستمی، پس از انعقاد برجام خطکشیهای جدیدی در منطقه غرب آسیا ایجاد شد و کشورهایی مانند عربستان و رژیم صهیونیستی هم افزایی سیاسی در برابر ایران شکل گرفت و اقدام ترامپ برای خروج از برجام نوعی حمایت از متحدان منطقه ای خودش بود.
خروج آمریکا از برجام با هدف تحمیل برجام موشکی است
رئیس دانشکده فرهنگ و ارتباطات تهران تصریح کرد: از نگاه ترامپ، برجام فاقد منافع لازم برای آمریکا بوده است و اعلام کرد محدودیتها برای ایران باید دائمی شود و برجام قادر نیست قدرت منطقهای و موشکی ایران را مهار کند؛ لذا آمریکا برای فشار وارد کردن ایران به منظور تن دادن به برجام 2 و 3 از برجام خارج شد.
وی افزود: خروج آمریکا از برجام به لخاظ سیاسی جایگاه آمریکا را در نظام بین الملل کاهش داد و دیگر واحدهای سیاسی بین المللی اعتقادی به همکاری و اثربخشی مذاکرات توسط آمریکایی ها پیدا نمیکنند.
الموتی خاطرنشان کرد: پس از خروج یکجانبه آمریکا از توافق هستهای، اعزام یک ناوگروه، بمب افکنها، جنگنده و قرار دادن سپاه در لیست سازمان های تروریستی توسط آمریکا انجام شد و اتحادیه اروپا متعهد شد برای رفع تحریم ها و عدم ضرر ایران، گام های عملیاتی برمیداریم که پس از مدتی به دلیل عدم کارایی سازکار مالی به نتیجه نرسید.
وی افزود: ایران پس از یک سال از خروج آمریکا از برجام گام های کاهش تعهدات به برجام را عملیاتی کرد چراکه مواضع اروپایی ها در حد اظهار تأسف و نمایشی بوده است.
رئیس دانشکده فرهنگ و ارتباطات تهران گفت: وقتی قطعنامه 2231 توسط شورای امنیت سازمان ملل صادر میشود و تحریمهای گذشته را تعلیق میکند دارای ضمانت اجرایی است ولی با خروج آمریکا نقض این قطعنامه عمل شده است و کشور نقضکننده قطعنامه باید مجازات شود ولی اتفاقی نیفتاد و اینها نشان از ضعف و ناعادلانه بودن ساختار نظام بین الملل است.
باقی ماندن اروپا و خروج آمریکا از برجام هدف مشترکی علیه ایران داشت
وی با بیان اینکه پس از خروج ترامپ از برجام یکی از دغدغههای آمریکا، پایان یافتن تحریمهای تسلیحاتی ایران بود و جامعه جهانی را به منظور این خواسته خود نتوانست بسیج کند افزود: به رغم اختلافات بین احزاب آمریکا و اروپاییها، غربیها نسبت به انقلاب اسلامی نگاه مشترکی دارد و باقی ماندن اروپا و خروج آمریکا از برجام با هدف مشترکی علیه ایران و توقف پیشرفت ایران در منطقه اتفاق افتاده است.
الموتی اظهار کرد: نگاه انقلاب اسلامی نفی سلطهگری است و تضعیف قدرت بازدارندگی ایران به عنوان هدف اصلی محسوب میشود.
وی افزود: از نظر غربی ها، جمهوری اسلامی ایران نوعی ورودی آشوب ساز به نظام بینالملل است که منافع آنها را به چالش کشیده است؛ لذا ابزار بازدارندگی ایران از جمله قدرت هستهای، موشکی و منطقه ای باید از بین برود و با ترور سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی قصد داشتند بعد قدرت منطقه ای و موشکی ایران را تضعیف کنند.
رئیس دانشکده فرهنگ و ارتباطات تهران با اشاره به اینکه انشقاق در سند امنیت ملی آمریکا بین دو رویکرد بینالملل گرایان لیبرال و دکترین خروج از برجام و ملی گرایی آمریکا در قالب سیاست خارجی این کشور ایجاد شده، ادامه داد: آمریکایی ها علاوه بر برجام از سازمان جهانی بهداشت، توافق پاریس و موافقت نامه آزاد تجاری آمریکای شمالی و سایر موارد خارج شده تا هیچ تعهدی نداشته باشد.
وی افزود: یکی از اصول کلی حقوقی بینالمللی اصل وفای به عهد و احترام به معاهدات و عدم مداخله است که آمریکا با خروج از این معاهدات مانند برجام نشان داد که پای بند به اصول حقوق بین المللی نیست و در جریان شهادت حاج قاسم سلیمانی، خلاف اصول حقوق بینالملل و اصل عدم مداخله بوده که طبیعی است این نوع نگاه به معاهدات بین المللی وجه اعتبار و قدرت نرم آمریکا را زیر سؤال می برد.
الموتی ادامه داد: دموکراتها و بایدن باتوجه به نوع نگاهی که به حل و فصل مسائل بینالمللی برای رسیدن به هدف مشترک دارند، طبیعی است که بازگشت به این سازمانها و توافقات در دستور کار قرار دارد و این گرایش در آمریکاییها وجود دارد.
آغاز عصر پسا آمریکا پس از جنگ روسیه و اوکراین
وی افزود: پس از ماجرای جنگ روسیه و اوکراین نقطه عطفی در فضای نظم بین المللی ایجاد شده است؛ آمریکا در سطوح داخلی، حوزه تبعیض نژادی، بهداشتی و سیاسی با چالشهای جدی مواجه شده و بر اساس نظر اندیشمندان جهان وارد عصر پسا آمریکا شدیم و شاهد خیزش بازیگران جدیدی هستیم.
رئیس دانشکده فرهنگ و ارتباطات تهران تصریح کرد: آمریکا با داشتن بالاترین بودجه نظامی در مقایسه با سایر کشورهای جهان، قادر نیست اهداف مورد نظر خود را تأمین کند؛ لذا فضای جدید نظام بینالملل، گذار از غرب به شرق را شاهد است.
وی با بیان اینکه آمریکا راه حل مقابله با ایران را حمایت از برجام و آشوبگران و اغتشاشگران داخلی می داند افزود: در نظم جدید بینالمللی سازمانها و بازیگران جدیدی با جهتگیری علیه آمریکا ظهور و بروز داشته است و امروز چین و روسیه، احساس دارند حضور ایران کفه توازن را به نفع شرق در رویارویی علیه آمریکا سنگینتر خواهد کرد.
فارنافرز: نشانههای افول آمریکا قبل از جنگ اوکراین آغاز شده بود
الموتی خاطرنشان کرد: علیرغم این که روسیه در عرصه میدانی در نبرد اوکراین قدرتمند است نتیجه این جنگ مؤثر است و نبرد اوکراین میتواند آغاز فضای آشوب و موجب طولانی شدن دوره گذار باشد و از سوی دیگر رابطه چین و آمریکا از محور همکاری و رقابتی وارد فضای رقابت و تخاصم شده است.
وی افزود: فضای آینده نظام بینالملل مبهم است و در این وضعیت باید جایگاه ایران از طریق تقویت منافع مشترک و قدرتهای نوظهور مشخص شود و اگر ائتلاف های متعددی در حوزههای مختلف بین کشورهای منطقه داشته باشیم، به همین نسبت آسیب پذیری ایران کاهش خواهد یافت.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: دونالد ترامپ افول هژمونی آمریکا دونالد ترامپ افول هژمونی آمریکا خروج آمریکا از برجام قدرت نرم آمریکا نظام بین الملل حقوق بین الملل خروج از برجام بین المللی شورای امنیت سازمان ها سازمان ملل منطقه ای تحریم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۳۸۴۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در شرایط فعلی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان (رژیم) اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد.
به گزارش هم میهن، این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نکاتی را مطرح کرده است که میخوانید:
به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟
شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان (رژیم) اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله (رژیم) اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟
الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟
این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به (رژیم) اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟
بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت (رژیم) اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که (رژیم) اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟
منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و (رژیم) اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از (رژیم) اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.